انتظار ظهور مصلح جهانى
انتظار ظهور یک مصلح بزرگ آسمانى، و امید به آینده و استقرار صلح و عدل جاویدان، امرى فطرى و طبیعى است که با ذات و وجود آدمى سر و کار داشته و با آفرینش هر انسانى همراه است و زمان و مکان نمى شناسد و به هیچ قوم و ملتى اختصاص ندارد. از این رو، همه افراد طبق فطرت ذاتى خود مایلند روزى فرا رسد که جهان بشریت در پرتو ظهور رهبرى الهى و آسمانى و با تایید و عنایت پروردگار، از ظلم ظالمان و ستم ستمگران نجات یافته و انسان ها از نابسامانى و ناامنى خلاص شوند و سرانجام به کمال مطلوب و زندگى خوبى برسند. به همین دلیل، در تمام ادیان و مذاهب مختلف جهان، از مصلحى که در آخر زمان ظهور خواهد نمود و یک حکومت واحد جهانى را براساس عدالت و آزادى واقعى بنیان خواهد گذاشت به مردم نویدهایى داده اند. به همین دلیل، در همه قرون و اعصار، آرزوى یک مصلح بزرگ جهانى در دل هاى خداپرستان وجود داشته است. این آرزو نه تنها در میان پیروان مذاهب بزرگ مانند زرتشتى، یهودى و مسیحى و مسلمان سابقه دارد بلکه در آثار و کتاب هاى چینى ها، هندى ها، مصریان و بسیارى تمدن ها وجود دارد. «بررسى مهدویت در دین اسلام و سایر ادیان الهى» مسأله مهدویت و ظهور امام زمان، از ابعاد مختلفى مورد بررسى قرار گرفته و یا قابل بررسى است. یکى از ابعادى که در این موضوع قابل طرح و بررسى است مسأله مهدویت در ادیان الهى مى باشد. هدف ما بر این است تا با طرح این موضوع، باب بحث، تحقیق و بررسى را در این زمینه بازکنیم. مهدویت در دین اسلام مژده به ظهور امام مهدى(ع) از همان سال هاى آغازین ظهور اسلام آغاز شد و پیامبر گرامى اسلام(ص) در هر فرصت و مناسبتى که پیش مى آمد مردم را به ظهور عدالت گستر حضرت مهدى در آخرالزمان بشارت مى دادند و آن ها را از نسل و تبار، تولد و غیبت، ویژگى هاى ظاهرى، نشانه هاى ظهور، نشانه هاى قیام رهایى بخش آن حضرت آگاه مى کردند. تا آن جا که امروز ما با صدها روایت که از طریق شیعه و سنى نقل شده، روبه رو هستیم. این سیر پس از رحلت پیامبر گرامى اسلام(ص) در میان اهل بیت طاهرین او ادامه پیدا کرد و هر یک از ایشان در زمان خود تلاش کردند که باور مهدوى و فرهنگ انتظار را در میان امت اسلامى زنده و پویا نگهدارند و به این وسیله پیروان خود را در برابر هجوم مشکلات، رنج ها، دردها و بلاهاى گوناگونى، حفظ بدارند. حرکت رو به گسترش معارف مهدى در زمان امام باقر(ع) و امام صادق(ع) به اوج خود رسید. آن دو امام بزرگوار براى توسعه اندیشه مهدوى تلاش فراوانى کردند و با به جا گذاشتن صدها روایت در این زمینه، این فرهنگ را تازگى و طراوت بخشیدند. پس از این دو امام و پیش از امام حسن عسکرى(ع) امامى که بیش از همه برفرهنگ انتظار مهدى کوشید، امام رضا(ع) است. براساس تحقیق پژوهشگران ارجمند مجموعه ارزشمند معجم الاحادیث الامام المهدى (ع) افزون بر ۳۰ روایت در زمینه باور مهدى و فرهنگ انتظار نقل کرده است که هر یک از آن ها ما را با بعدى از ابعاد بیکران شخصیت امام مهدى و قیام رهایى بخش و عدالت گستر آن حضرت آگاه مى سازد. امام رضا(ع) بیان کرده اند که زمین هیچ گاه از حجت الهى و امام به حق خالى نمى ماند و به طور غیرمستقیم موضوع امامت را تثبیت کرده اند. حضرت در روایتى مى فرماید: «آن جانشین صالح از فرزندان ابومحمد حسن بن على است و او صاحب الزمان و مهدى است.» امام رضا(ع) نیز چون دیگر اجدادش موضوع غیبت را پیش بینى و شیعیان را آماده کرده است. خداوند متعال انسان را آفریده و آفرینش او را بیهوده نیافریده است، قرآن کریم در این باره مى فرماید: «افحسبتم أنما خلقنکم عبثاً و انکم الینا لاترجعون» آیا گمان مى کنید که شما را بیهوده آفریدیم و شما به سوى ما باز نمى گردید. چون «آفرینش» انسان بیهوده نیست. «آفریده خدا» نیز بیهوده گرا نیست. انسان موجودى است کمال گرا و هدف دار که از بى هدفى و بى معنایى سخت گریزان است براى چنین موجودى اگر زندگى معنا و هدفى نداشته باشد، زنده ماندن هم ارزشى نخواهد داشت، هرچند تمام امکانات زندگى براى او فراهم باشد. افراد مسلمان هرجا که باشند در یک جامعه زندگى مى کنند، اما مهم این است که جامعه آنان هویت اسلامى داشته باشد. شیعه نیز هرجا که باشد درون یک جامعه زندگى مى کند اما مهم این است که در یک جامعه شیعى با هویت شیعى زندگى کند. جامعه شیعى باید بداند چرا زنده است و به چه خاطر زندگى مى کند و چرا باید به حیات اجتماعى اش ادامه بدهد. مهدویت در شیعه جامعه شیعى، یعنى جامعه اى که براى حیات اجتماعى اش معنایى برخاسته از افکار و آرمان هاى خود داشته باشد. انتظار و ظهور حضرت مهدى(ع) معناى حیات و زندگى براى جامعه شیعه در دوران غیبت است. بدون این مفاهیم زندگى براى شیعه بى معنا و مفهوم است. حیات اجتماعى شیعه به عنوان یک جامعه مستقل و پویا، در گرو اندیشه مهدویت شیعه است، اگر این معنا از جامعه شیعى گرفته شود هویت مستقلى نخواهد داشت. شیعه به خاطر«ظهور» زندگى مى کند و به سمت ظهور حرکت مى کند و اینجاست که مفهوم «انتظار» شکل مى گیرد. معناى حیات انتظار را به وجود مى آورد و به آن جهت مى دهد. در زمان معصومین دیگر، آن چه حیات و هویت اجتماعى شیعه را حفظ مى کرد، ظهور و انتظار مهدى(ع) بود. این که امامان معصوم(ع) پیش از تولد و غیبت حضرت مهدى(ع) شیعه را به ظهور او و عدالت گسترى اش نوید مى دادند، به همین جهت بوده است. نه تنها در دوران غیبت بلکه در زمان حضور دیگر معصومین(ع) نیز یاد و نام مهدى امید دل ها، قوت قلب ها و توان بدن ها براى حرکت به سوى آرمان الهى بشریت بود. در سخنان معصومین و در روایات زیادى جهان پس از ظهور به تصویر کشیده شده است. سخنان معصومین و مهدویت پیامبر اکرم(ص) «سوگند به آن کس که مرا مژده آور راستین قرار داد، اگر از عمر جهانى، جز یک روز نماند، خداوند همان یک روز را بس دراز کند، تا فرزندم مهدى خروج نماید. پس از خروج او، عیساى روح الله فرود آید و در پشت سر او نماز گزارد. آن گاه زمین با فروغ پروردگار خویش روشن شود و حکومت مهدى به شرق و غرب گیتى برسد.» امام على(ع) «اگر قائم به پا خیزد، آسمان- چنان که باید- باران بارد و زمین گیاه رویاند، کینه ها از سینه ها بیرون رود. حیوانات نیز با هم سازگارى کنند. در آن روزگار، زن با همه زینت و زیور خویش، از عراق آید و تا شام برود، نه جایى زمینى بى سبزه ببیند و نه درنده اى او را نگران سازد.» امام باقر(ع) «قائم ما به هنگام رستاخیز خویش، نیروهاى عقلانى توده ها را تمرکز دهد. و خردها و دریافت هاى خلق را به کمال رساند.» امام صادق(ع) « به هم بپیوندید، به یکدیگر نیکى روا دارید و مهربانى کنید. سوگند به آن کس که دانه را در دل خاک شکافت و جان انسان را آفرید، روزگارى برسد، که کسى براى درهم و دینار خویش جایى نیابد، به این علت که همه مردمان، از فضل خدایى ... بى نیاز باشند و مستغنى» انتظار و ظهور حضرت مهدى(ع) معناى حیات و زندگى براى جامعه شیعه در دوران غیبت است. بدون این مفاهیم زندگى براى شیعه بى معنا و مفهوم است. حیات اجتماعى شیعه به عنوان یک جامعه مستقل و پویا، در گرو اندیشه مهدویت شیعه است، اگر این معنا از جامعه شیعى گرفته شود هویت مستقلى نخواهد داشت. شیعه به خاطر«ظهور» زندگى مى کند و به سمت ظهور حرکت مى کند و اینجاست که مفهوم «انتظار» شکل مى گیرد. معناى حیات انتظار را به وجود مى آورد و به آن جهت مى دهد. در زمان معصومین دیگر، آن چه حیات و هویت اجتماعى شیعه را حفظ مى کرد، ظهور و انتظار مهدى(ع) بود. این که امامان معصوم(ع) پیش از تولد و غیبت حضرت مهدى(ع) شیعه را به ظهور او و عدالت گسترى اش نوید مى دادند، به همین جهت بوده است. نه تنها در دوران غیبت بلکه در زمان حضور دیگر معصومین(ع) نیز یاد و نام مهدى امید دل ها، قوت قلب ها و توان بدن ها براى حرکت به سوى آرمان الهى بشریت بود. در سخنان معصومین و در روایات زیادى جهان پس از ظهور به تصویر کشیده شده است. سخنان معصومین و مهدویت پیامبر اکرم(ص) «سوگند به آن کس که مرا مژده آور راستین قرار داد، اگر از عمر جهانى، جز یک روز نماند، خداوند همان یک روز را بس دراز کند، تا فرزندم مهدى خروج نماید. پس از خروج او، عیساى روح الله فرود آید و در پشت سر او نماز گزارد. آن گاه زمین با فروغ پروردگار خویش روشن شود و حکومت مهدى به شرق و غرب گیتى برسد.» امام على(ع) «اگر قائم به پا خیزد، آسمان- چنان که باید- باران بارد و زمین گیاه رویاند، کینه ها از سینه ها بیرون رود. حیوانات نیز با هم سازگارى کنند. در آن روزگار، زن با همه زینت و زیور خویش، از عراق آید و تا شام برود، نه جایى زمینى بى سبزه ببیند و نه درنده اى او را نگران سازد.» امام باقر(ع) «قائم ما به هنگام رستاخیز خویش، نیروهاى عقلانى توده ها را تمرکز دهد. و خردها و دریافت هاى خلق را به کمال رساند.» امام صادق(ع) « به هم بپیوندید، به یکدیگر نیکى روا دارید و مهربانى کنید. سوگند به آن کس که دانه را در دل خاک شکافت و جان انسان را آفرید، روزگارى برسد، که کسى براى درهم و دینار خویش جایى نیابد، به این علت که همه مردمان، از فضل خدایى ... بى نیاز باشند و مستغنى»
نویسنده: وحید |
یکشنبه 86 مرداد 21 ساعت 12:40 عصر
|
|
||
نظرات دیگران نظر
|
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
|